شنبه 08 دی 1403
Menu

آرشیو اخبار

جستجوی خبر

خبرخوان

تصمیمات جنجالی رئیس‌جمهور آمریکا به حوزه نفت هم کشیده می‌شود؟

  • 24 فروردین 1396
  • 04:08
  • اخبار
  • 0 دیدگاه
  • 5070 بازدید
  • Article Rating
تصمیمات جنجالی رئیس‌جمهور آمریکا به حوزه نفت هم کشیده می‌شود؟
ترامپِ نفتی حسین هرمزی - هنوز زود است برای اینکه نام پدیده تازه این روزهای سیاست در دنیا که از آمریکا برخاسته است را «ترامپیسم» بگذاریم؛ برای «ایسم» بودن، زنجیره‌ای از تفکرات غالب و به هم پیوسته لازم ...

ترامپِ نفتی
حسین هرمزی - هنوز زود است برای اینکه نام پدیده تازه این روزهای سیاست در دنیا که از آمریکا برخاسته است را «ترامپیسم» بگذاریم؛ برای «ایسم» بودن، زنجیره‌ای از تفکرات غالب و به هم پیوسته لازم است؛ مواد اولیه‌ای که هنوز در مورد «ترامپ» مشخص نیست که واقعاً و ماهیتاً چیست. باید کمی صبر کرد. با این حال، دور از ذهن نخواهد بود که این واژه به بخشی از ادبیات سیاسی در تاریخ سیاست دنیا تبدیل شود؛ واژه‌ای که احتمالاً یادآور خاطراتی دوست‌داشتنی نخواهد بود.
شگفتی‌سازی‌های دونالد ترامپ تمامی ندارد. چهل و پنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا تمام هم‌و‌غم خود را به کار گرفته تا به هر شکل ممکن، نام خود را در تاریخ ماندگار کند؛ خواه مثل حاتم طایی باشد یا مثل برادر حاتم طایی. تلاشی اینگونه، چقدر برای ما ایرانی‌ها خاطراتی نزدیک را یادآوری می‌کند.
اما این فقط عرصه سیاست و دیپلماسی نیست که آماج ترامپ‌زدگی شده، بلکه حوزه‌های اقتصادی هم آچمز مانده‌اند که با این پدیده نوظهور چه کنند. فعلاً همه، جز معترضان سرسخت و بعضاً خیابانی ترامپ، در حالت «استندبای» مانده‌اند تا ببینند پرزیدنت جدید آمریکا واقعاً چه خواب‌هایی برای اقتصاد دیده و چقدر توان تعبیر کردن این خواب‌ها را دارد.
در هر حال، نمی‌شود در ایالات متحده آمریکا باشی، بیزینس‌من باشی، سودای بزرگ و بزرگ‌تر شدن (شما بخوانید «گُنده» شدن!) در سر داشته باشی و به عالی‌ترین جایگاه سیاسی هم دست پیدا کرده باشی، ولی به حوزه «نفت» علاقه‌ای نشان ندهی. اگر جمهوریخواه هم باشی که دیگر نور علی نور است. هرچقدر دموکرات‌ها با سیاست‌ورزی بیشتری به سمت نفت می‌روند، جمهوریخواهان گاه خیلی شهوت‌آمیز به این طلای سیاه می‌نگرند. ماجرای خرید سرزمین نفت‌خیز آلاسکا توسط آمریکا از روسیه را فراموش نکنیم، که هرچند «ویلیام سیوارد» از حزب جمهوریخواه برای انجام این معامله تلاش بسیاری کرد، اما این اتفاق در زمان ریاست جمهوری «اندرو جانسونِ» دموکرات افتاد تا آمریکا طی اتفاقی نادر در تاریخ، مالک یکی از نفت‌خیزترین سرزمین‌های دنیا باشد و امروز بیشتر توسط سناتورهای جمهوریخواه اداره شود!
امروز هم ترامپ در حوزه اقتصادی بر روی چند موضوع دست گذاشته و یکی از آنها، نفت است. دو اظهارنظر جنجالی او مبنی بر اینکه «باید نفت عراق را برای خودمان برمی‌داشتیم» و «اگر آمریکا کنترل نفت را در دست داشت، داعش تا الان نابود شده بود»، سوداگری و میزان ولع او برای دستیابی به این منبع با ارزش زیرزمینی را به خوبی نشان می‌دهد. در پی اظهارات این چنینی، حیدر العبادی نخست وزیر عراق به ترامپ یادآور شده که نفت عراق متعلق به مردم عراق است، نه شخص یا کشوری دیگر؛ اظهارنظری که البته بعید است تحولی در طرز فکر ترامپ ایجاد کند. البته این نخستین یا احتمالاً آخرین درگیری نفتی آمریکا و عراق نخواهد بود. «اکسون موبیل» تنها شرکتی است که بر روی چاه‌های نفت عراق کار می‌کند و از سال 2010 میلادی قرارداد سرمایه‌گذاری مشترکی را با دولت میزبان منعقد کرده است. در پی همین قرارداد در یک میدان نفتی در جنوب عراق، میزان تولید نفت در این میدان ظرف پنج سال به بیش از دو برابر رسید. اما نکته اینجاست که عراق یکی از آن کشورهایی است که ترامپ با امضای فرمانی 90 روزه، ممنوعیت سفر به آمریکا از آن مبداء را به اجرا درآورده است. یکی از نکات جالب این است که «رکس تیلرسون» که به تازگی به عنوان وزیر امور خارجه دولت ترامپ معرفی شده است، سابقه مدیرعاملی شرکت نفتی اکسون موبیل را در کارنامه خود دارد. با این حال، هنوز (لااقل تا لحظه نگارش این یادداشت) اظهارنظر یا خبری رسمی مبنی بر اعتراض مدیران این شرکت بزرگ به دستور بحث‌برانگیز آقای ترامپ منتشر نشده است.
از سوی دیگر، سیاست‌ها و اظهارنظرهای جنجالی ترامپ در مورد موضوعات مختلف، موجب شده است که قیمت جهانی نفت تاحدودی افزایش پیدا کند. این اتفاق در زمان انتخاب این کاندیدای جمهوریخواه به عنوان رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، برعکس بود و با روی کار آمدن او، قیمت نفت سقوطی مقطعی را تجربه کرد. اما امروز ماجرای متفاوتی در حال وقوع است. یکی از نخستین اظهارنظرهای ترامپ پس از مراسم تحلیف ریاست جمهوری، در حوزه نفت بود. او به صراحت گفت که قصد دارد اتکاء آمریکا به نفت خارجی و مشخصاً به اعضای اوپک را کاهش دهد. البته این همه ماجرا نبود. رئیس‌جمهور نوپای آمریکا پا را فراتر گذاشت و حتی متعهد شد که به اتکاء کشورش به محصولات اوپک پایان ببخشد.
طبق اعلام سایت کاخ سفید، سال گذشته ایالات متحده آمریکا روزانه 3 میلیون بشکه نفت از اوپک وارد کرده است. از این میزان، یک میلیون بشکه (یعنی یک سوم) سهم عربستان سعودی بوده است. در نگاه نخست، به نظر می‌رسد که عربستان باید با این سیاست مخالف باشد؛ اما موضع‌گیری اخیر وزیر انرژی عربستان نشان داد که این کشور مشکلی با افزایش تولید نفت آمریکا ندارد. ساده‌ترین دلایلی که می‌توان برای این استقبال عنوان کرد، اول این است که شاهزادگان و سرمایه‌گذاران سعودی سرمایه‌گذاری هنگفتی در صنعت نفت آمریکا کرده‌اند و همین مسأله اهرم فشار مناسبی برای آنهاایجاد خواهد کرد تا آمریکا به کاری که برای آنها خطرساز باشد دست نزند. دوم اینکه عربستان سعودی امیدوار است تا اجرای چنین تصمیمی از سوی ترامپ، بدون هماهنگی با سعودی‌ها انجام نشود، چراکه به هر حال آنها بزرگترین صادرکننده نفت خام در جهان هستند.
البته نکته‌ای که نباید از نظر دور داشت، این است که دونالد ترامپ نخستین رئیس‌جمهور آمریکا نیست که وعده استقلال ایالات متحده از محصولات اوپک و کاهش واردات نفت از سوی این کشور را مطرح می‌کند. در واقع نیم قرن است که اغلب روسای جمهور آمریکا چنین وعده‌ای را می‌دهند اما به دلایل مختلف نمی‌توانند آن را عملی کنند. یکی از مشهورترین‌های آنها جرج دبلیو بوش بود که چنین وعده‌ای را مطرح کرد اما در پایان کارش در کاخ سفید، واردات آمریکا از اوپک 10 درصد افزایش پیدا کرده بود. پس از اظهارات ترامپ بلافاصله بعد از مراسم تحلیف، وزیر انرژی عربستان سعودی که از به طور کلی از سیاست‌های ترامپ در حوزه انرژی و بویژه در حوزه نفت استقبال کرده بود، گفت: سیاست های انرژی رئیس‌جمهور ترامپ برای صنعت پتروشیمی خوب هستند و عربستان سعودی هیچ مشکلی با تولید بیشتر نفت توسط آمریکا ندارد. سعودی ها به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت خام، دشمن دولت آمریکا نیستند و حوزه‌های گسترده‌ای برای همکاری با بزرگترین کشور مصرف‌کننده انرژی (آمریکا) وجود دارد؛ رئیس‌جمهور ترامپ سیاست‌های خوبی برای صنعت نفت دارد.
الفلیح همچنین اظهار کرد: عربستان سعودی میلیاردها دلار در پالایشگاه و صنعت توزیع نفت و فرآورده‌های نفتی در آمریکا سرمایه‌گذاری کرده است و حتی امکان دارد در نتیجه سیاست‌های حمایتی نفت و گاز و صنعت دولت ترامپ باز هم سرمایه‌گذاری بیشتری کند. برخی کارشناسان معتقدند که قدرت گرفتن ترامپ در آمریکا دو سیگنال و پیام مهم برای عربستان سعودی در بازار نفت به همراه داشته است؛ اول اینکه در عصر ترامپ، آمریکا مجدداً به تهدید مهمی برای ایران تبدیل شده و این فرصتی برای عربستان است که قدرت از دست رفته خود در منطقه خاورمیانه را بازیابی کند. از سویی محدود شدن مجدد عرضه نفت کشورمان با اعمال سیاست‌های ضد ایرانی ترامپ، مجدداً قیمت‌ نفت را می‌تواند در مسیر افزایشی قرار دهد، آن‌هم بدون اینکه نیازی به دخالت عربستان در بازار نفت و تداوم سیاست کاهش عرضه از سوی این کشور باشد. اما سیگنال دوم ترامپ به سعودی‌ها، به افزایش فرصت‌های سرمایه‌گذاری در صنعت نفت آمریکا با اعمال سیاست‌های حمایتی در دولت جدید این کشور از صنعت نفت بازمی‌گردد؛ همان نکته‌ای که چند سطر بالاتر هم به آن اشاره کرده بودیم.
بعد از توافق هسته‌ای میان ایران و شش قدرت جهانی موسوم به 1+5، روز به روز نقش ایران در منطقه خاورمیانه پررنگ‌تر شده و در مقابل، از قدرت عربستان در منطقه کاسته شده است. این مسأله تنها از بُعد سیاسی اتفاق نیفتاده بلکه بخش قابل توجهی از آن به مسائل اقتصادی، و بطور مشخص، به مسأله نفت برمی‌گردد. پس از کاهش کم‌سابقه تولید و صادرات نفت ایران در دولت دهم، کم کم در بر روی پاشنه دیگری شروع به چرخیدن کرد. «لولای جدید»، دولت یازدهم بود که ورق را برگرداند. «برجام» تیر خلاص به اقتدار نفتی عربستان شد؛ چرا که تولید نفت ایران با افزایشی چشمگیر، به حدود 4 میلیون بشکه در روز رسید و پس از برجام هم دیپلماسی نفتی دولت جواب داد و پیشنهادهای طرف ایرانی در اجلاس چندی پیشِ اوپک پذیرفته شد. حالا عربستان سعودی امیدوار است تا با روی کار آمدن دونالد ترامپ، روزگار خوش نفتی به این کشور پهناور منطقه‌ای بازگردد.
هزینه‌کرد زیاد عربستان در یمن و بحرین از یک سو و کاهش مشتریان نفتی‌اش و سوق پیدا کردن بخشی از آنها به سمت ایران نیز از سوی دیگر موجب شد تا برای نخستین بار در طول تاریخ، عربستان بحث دریافت مالیات از شهروندانش را بطور جدی‌تری مطرح کند تا بتواند بخشی از کسری بودجه‌اش را جبران سازد. حالا این کشور بیش از پیش فرصت یافته تا با آمدن ترامپ، عقده‌گشایی کند. رئیس‌جمهور جدید آمریکا در همین مدت زمان اندک بعد از تحلیف رسمی چند بار از ایران نام برده؛ هر بار با لحنی تندتر و گستاخانه‌تر. او حتی مستقیماً ایران را به افزایش دوباره تحریم‌ها و تلویحاً هم به آغاز جنگ تهدید کرده است. تحریم بیشتر ایران به منزله کاهش تولید و صادارات نفت خواهد بود؛ اتفاقی که دست عربستان را برای مانور نفتی در منطقه بازتر خواهد کرد و این کشور بدون اینکه تلاش خاصی کرده باشد، یا بدون اینکه از تلاش‌های قبلی‌اش (از جمله در اوپک که به در بسته خورد) جوابی گرفته باشد، اولاً با کاهش سهم ایران از بازار نفت مواجه خواهد شد و ثانیاً افزایش قیمت نفت برایش هم صرفه اقتصادی خواهد داشت و هم صرفه سیاسی. همین طمع، چشم و گوش تصمیم‌گیران عربستان را بسته است و آنها فراموش کرده‌اند که ترامپ قطعاً عاشق چشم و ابروی سعودی‌ها نیست؛ امروز منافع سیاسی، اقتصادی و حتی شخصی‌اش ایجاب می‌کند چنین بگوید، اما فردا به دلایلی دیگر، چنان خواهد کرد!

امتیاز به خبر :

ارسال نظرات

نام

ایمیل

وب سایت

نظرات شما

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.